غذانخوردن
پسرم روزهای تعطیل که توی خونه هستم از همه ی روزها بدغذاتر میشی.دیروز دیگه کلافه ام کردی. صبح ساعت 8 صبح صبحانه خوردی،دیگه بجز یه تکه کوچیک نون،تا ساعت 7 شب هیچی نخوردی.حسابی کلافه ام کردی و اصلاً حوصله بازی کردن باهاتو نداشتم تا وقتی که غذاخوردی خیالم و اعصابم آروم شد و بعدش باهات بازی کردم.وقتی غذا نمیخوری اینقدر عصبی میشم که واقعاً نمیتونم باهات بازی کنم. بعد از غذا خوردن،رفتی درب یخچالو باز کردی و ظرف انار رو برداشتی . نشستی توی آشپزخونه و ریختیشون روی زمین من هم گذاشتمت توی صندلیت،تو هم با شیطنت تمام دونه دونه انارها رو روی زمین پرت کردی. من که جمعشون میکردم دوباره پرت میکردی و میخندیدی ...
نویسنده :
مامان
12:29